من همیشه تشنه ما بودم و تو همیشه از من سیر بودی…


گور ب گور

دریافتم، زندگی معجزه حیات است. زندگی با کلمه‌های من ساخته می‌شود و هر کلمه‌ای رد پای معجزه است. پس می‌توانم زیبایی را با کلماتم بیافرینم. هرگاه کسی خشم داشت بدانم به نوازش و کلام مهرآمیزی نیازمند است. هرگاه کسی نومید بود به کلماتی که سپاس او را ابراز کنند محتاج است. هرگاه کسی حسد می‌ورزید نیاز دارد دیده شود. اگر کسی شاکی و گله مند بود نیاز دارد شنیده شود.اگر کسی تلخ بود نیاز دارد مهربانی دریافت کند. و اگر کسی ستم می‌کند نیاز داشته دوست داشته شود. اگر کسی بخل ورزد باید که بخشیده شود. و همه‌ی این سایه‌ها در روح و روان ما نیاز دارند که عشق بر آن‌ها چون باران ببارد، ببارد و ببارد. در این روزگار من اموخته ام که سکوت یک دوست میتواند معجزه میکند وهمیشه بودن در فریاد نیست!!!!!!!!!!! آموخته ام که هیچگاه گلی را پرپر نکنم آموخته ام هیچگاه کودکی رارنجور نکنم آموخته ام که هیچ گاه شکوه از تنهایی روزگار نکنم آموخته ام که هرشب گلهای بالشم را با اشکهایم آبیاری دهم ولی اشک کودکی را در گونه اش جاری نکنم آموخته ام صبوری را ، شکوری را ، انتظار را ودوست داشتن همه خوبان را

درخت دلتنگ تبر شد وقتی پرنده ها سیمهای برق را به شاخه هایش ترجیح دادند !
.
.
دلم ساعتی میخواهد که مانده باشد روی ساعت های با تو بودن !
.
.
همیشه می گفتند ترک عادت موجب مرض است اما اینبار موجب مرگ میشود ترک عادت با تو بودن !
.
.
مجنون همیشه مرد نیست ؛ گاهی مجنون دخترکی تنهاست که زمانی لیلی کسی بوده !
.
.
فقط غروب جمعه نیست که دلگیر است ؛ کافیست دلت گیر باشد …
.
.
حوصله ام سر رفته است !
کاش میشد جای دست روی دست گذاشتـن دست توی دستت می گذاشتم !!!
.
.
همچنان به صدای قدم‌هایی گوش سپرده‌ام که نزدیک می‌شوند و نمی‌رسند ، دور می‌شوند و نمی‌روند …

.
.
این روزها جواب صداقت را با دروغ میدهند !
جواب محبت را با بی محبتی می دهند !
جواب با وفایی را با بی وفایی !
و جواب دوستی را با دشمنی !
چه خوب آرایه “تضاد” را به کار می برند !
.
.
مرگ خبر که نمی کند !
یک روز می بینی نیامدم یعنی که نیستم !
.
.
آدمها فراموش نمیکنند …
فقط دیگر ساکت میشوند … همین !
.
.
برف ببارد یا باران !
برای باور زمستان همین جای نبودنت کافی ست !!!
.
.
غم که نوشتن ندارد …
نفوذ می کند در استخوان هایت ، جاسوس می شود در قلبت و آرام آرام از چشم هایت می ریزد بیرون …
.
.
یه لحظه هایی تو زندگی هست که سرجمع دو دقیقه هم نبوده اما یه عمره یادش داره ما رو داغون میکنه …
.
.
خوش به حالت حوا خودت بودی و آدمت وگرنه آدم تو هم هوایی میشد !
.
.
برای بعضی درد ها نه میتوان گریه کرد نه میتوان فریاد زد
برای بعضی دردها فقط میتوان نگاه کرد و بی صدا شکست
.
.
از کسی که دلش گرفته نپرسید چرا ؟
آدما وقتی نمیتونن دلیل ناراحتی شون رو بگن دلشون بیشتر می گیره …
.
.
به بالشی که زیر سرمون میذاریم میشه دروغ گفت ؟
چی بگیم ؟ بگیم خواب بودیم و خواب بد دیدیم ؟
خر که نیست ! بالشه ! میفهمه !
نه بالش جان ، دلم براش تنگ شده بود !
.
.
چقدر خوب می شد اگر یک بار ، فقط یک بار آسمان به زمین بیاید تا وقتی که اشک می ریزم نگویند مگر آسمان به زمین آمده ؟؟؟
.
.
همیشه وقتی دلتنگ میشوم
باران می بارد
بگذار این بار باران دل تنگ شود و من ببارم !
.
.
تقدیر من این است که با درد بسازم
از این دل نامرد دلی مرد بسازم
انگار قرار است که من داغ دلم را
با گریه ی چشمان خودم سرد بسازم
.
.
بدترین درد ، مردن نیست …
دل بستن به کسیه که کنارت نیست …
.
.
سپید یا سیاه فرقی نمیکند …
بی حضور سبزت سپیدهای عاشقانه ام را با خودکار سیاه مینویسم تا عمری عزادار نبودنت باشند !
.
.
دل اگر بستی ، محکم نبند !
مراقب باش گره کور نزنی …
او میرود و تو میمانی و یک گره کور …
.
.
من زانو هایم را در اغوش کشیده بودم آنگاه که تو برای در آغوش کشیدن دیگری به زانو درآمدی !!!
.
.
چـقدر سخته وقتی همه سراغ کسی رو ازت میگیرن که فقط تو میدونی که دیگـه نیست …
سخت ترش وقتیه که مجبوری لبخند بزنی و بگی : خوبه !
.
.
باید جشن بگیرم ؛ اشکهایم دوباره با من آشتی کرده اند …
.
.
تو رفته ای و من افتاده ام …
تو از دست ، من از پا …
.
.
من انتظار تو را می کشم
تو مرا از انتظارت می کشی
لعنت بر هر چه فتحه و کسره و ضمه …
.
.
دلم به لکنت افتاده
مدام هق هق میکند !!!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 2 آذر 1392برچسب:,ساعت 14:48 توسط حسین مقدسی| |


:قالبساز: :بهاربیست:



ونوس حشره خوار - گویا آی تی - تک تمپ - گرافیک - وبلاگ